نادر مزرعه شادی

نادر مزرعه شادی

یادداشت‌هایی برای فردا
نادر مزرعه شادی

نادر مزرعه شادی

یادداشت‌هایی برای فردا

چرک نویس‌های با ارزش

وقتی به اندازه‌ی کافی روی چرک نویس تمرین می‌کردیم یا رویش را خط‌خطی می‌کردیم تا پاسخ صحیح را پیدا کنیم، آن‌وقت توی دفترمان همه‌ چیز را شسته و رفته پاک‌نویس می‌کردیم. بعد چرک‌نویس‌ها را دور می‌انداختیم. 

اما حالا چند وقتی می‌شود که چرک‌نویس‌هایم را هم لابلای جزوه‌ها و دست نوشته‌ها نگاه می‌دارم. شاید آن‌جاهایی را که راهی را به اشتباه رفته‌ام زیرش خط می‌کشم و هایلایت می‌کنم. 

آن‌قدر باید این اشتباهات جلوی چشمت باشد تا بار دیگر که خواستی کاری یا راهی مثل قبل را تکرار کنی، یادت باشد که قبلا کجا به خطا رفته‌ای که به پاسخ درست نرسیده‌ای! 



کرم‌ شب‌تاب درون

نمی‌دانم هنوز هم آن حکایت بوزینگان و کرم شب‌تاب هنوز هم در کتاب درسی متوسطه تدریس می‌شود یا نه! داستان بوزینگانی بود که هیزم در کنار کرم شب‌تاب می‌گذاشتند که آتشی دربگیرد و گرم شوند! 

نمی‌دانم برای شما هم پیش آمده که ببینید کسی چون بوزینگان کاری عبث و بیهوده می‌کند ولی چون داستان را از کتاب به یاد دارید و نمی‌خواهید به سرنوشت مرغ دانا دچار شوید، زبان در کام می‌گیرید و می‌گذرید.

این داستان‌ها این روزها بیشتر تکرار می‌شود و فکر می‌کنم به آن‌که نکند شاید خودم هم بر کرم شب‌تابی برای گرمایی می‌دمم و خبر ندارم... 

مزرعه شادی

هنوز هم که هست وقتی خودم  را معرفی می کنم، فامیلیم برای مخاطب کمی عجیب و غریب است. اما کم کم برای من این فامیلی یک وجه تمایز شد. همان شد که بعدها از فکر تغییر نام خانوادگی‌ام افتادم. مزرعه شادی نام روستایی است و چه بهتر از این که یادت باشد روزی پدربزرگت در نوجوانی با هزاران آرزو از روستا به شهر آمده است و شاید هنوز خیلی  از آرزوهایش برآورده نشده است و این برعهده ی من است. پس همان بهتر که مزرعه شادی باقی بماند...